گزارش «شهروند» از شایعاتی که این روزها بهواسطه افزایش قیمت لبنیات حسابی داغ است
این روزها بهواسطه افزایش قیمت برخی اقلام مانند لبنیات، محصولاتی مانند شیر که تاریخ مصرف محدودی هم دارند به نسبت قبل کمتر فروش میروند. بررسیهای «شهروند» از کف بازار و چند سوپرمارکت در غرب تهران از یخچالهایی خبر میدهد که در آنها بطریهای شیر اغلب روی دست فروشندگان باد کردهاند؛ و هر روز هم که میگذرد یک روز از عمر مصرفشان کم میشود.
همین هم شده که در میان روابط اجتماعی و گپوگفتهای مردم کوچهوخیابان کمکم زمزمهها و شایعاتی درباره شیر و محصولات لبنی پیچیده است. عدهای میگویند: «تاریخ مصرف شیرهای برگشتی را عوض میکنند و دوباره همانها را به بازار عرضه میکنند»، عدهای دیگر معتقدند: «برای اینکه شیر فاسد نشود به آنها وایتکس اضافه میکنند.» و برخیها که هنوز شایعات سالهای گذشته را دنبال میکنند به موضوع سم آفلاتوکسین در شیر که سال ۹۸ ادعای آن در یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی موجی از نگرانی را در خانوادهها ایجاد کرد، اشاره میکنند.
با همه اینها محمدرضا بنیطبا، سخنگوی انجمن لبنی ایران در برابر این پرسش خبرنگار «شهروند» که آیا ممکن است برخی از کارخانهها در شیرهای تولیدی خود وایتکس بریزند با یک «نه» محکم میگوید: «شما یک قطره وایتکس در شیر بریزید، اصلا نمیتوانید از کنارش رد شوید چه برسد به اینکه آن را بنوشید. در مورد شیرهای برگشتی هم باور اشتباهی است اگر تصور کنید کارخانهدار تاریخ شیرها را تغییر میدهد و دوباره به بازار عرضه میکند! چراکه مثلا او بهازای فروش هر بطری شیر باید مالیات بدهد برای همین در چنین وضعیتی، به نفعش است که شیرها را امحا کند. همه کارخانهها بخش امحا دارند و طی فرآیندی، لبنیات تاریخ مصرفگذشته امحا میشوند. با اینحال تنها یک امکان وجود دارد و آن هم این است که کارخانهای شیر تاریخ مصرفگذشته را طی پروتکلهایی هزینهبر و تحت نظارت آزمایش کند و اگر سلامت آنها تایید شد برای تولید مثلا پنیر پیتزا استفاده کنند که بازهم همانطور که عرض کردم این کار هم بهدلیل هزینه بالایی که دارد برای کارخانهدار بهصرفهتر است که آنها را امحا کند.»
همه این موضوعات در حالی اتفاق میافتد که ما موضوعی داریم به نام فرهنگ سرانه مصرف شیر که در ایران مشکل کاهش سرانه مصرف، سلامت خانوار را تهدید میکند. براساس آمارهای فائو، سال گذشته سرانه مصرف شیر در دنیا 150 تا 160 کیلوگرم برای هرنفر اعلام شد این در حالی است که سال گذشته سرانه مصرف شیر در ایران در خوشبینانهترین حالت ۷۰ کیلوگرم بود. با اینحال مصرف شیر و میزان مصرف سرانه شیر و فرهنگ مصرف شیر در کشورهای مختلف جزء معیارهای توسعهیافتگی است. به همین جهت مصرف شیر جزء سیاستهای پیشگیری دولتها برای کاهش هزینههای درمان خانوار است.
هرچندکه سرانه مصرف شیر را دو عامل تهدید میکند؛ یکی مسأله قیمت و درآمد خانوار و دیگری فرهنگ مصرف شیر و شیرگریزی که به اعتقاد بنیطبا گزینه دوم، عموما در معرض باورهای غلط است. او ضمن اینکه معتقد است اتفاقا این باورهای غلط بیدلیل هم بهوجود نیامدند در اینباره توضیح میدهد: «تا آنجایی که من بهخاطر دارم بحث و شایعات سالهای گذشته در رابطه با آلودگی شیرها، مربوط به محصولات لبنی صنعتی نبود بلکه در رابطه با تولید و محصولات لبنی به شکل کارگاهی است، تولید محصولات لبنی در کارخانهها یک فرآیندی را طی میکند. اولین نکته این است که شیر خامی که وارد کارخانههای لبنی میشود عموما از دامداریهای صنعتی خریداری میشوند. چرا از گاوداریهای صنعتی؟ به این دلیل که آنها عموما روی بهرهوری، سلامت و کیفیت شیرخام بسیار سرمایهگذاری کردند و شیر خام کیفی تحویل کارخانهها میدهند. حالا چرا این کار را کردند؟ به این دلیل که سازمان غذاودارو، سازمان استاندارد و سازمان دامپزشکی نهادهای نظارتی هستند که هم روی تولید شیر خام در گاوداریها نظارت دارند و هم ورودی شیر خام به کارخانهها. در نتیجه چندنوع آزمایش مختلف و پرهزینه مثل آزمایش آفلاتوکسین، آزمایشات مرتبط با تقلبات شیر مانند وجود آب و چربی گیاهی روی آن انجام میشود. بنابراین نتیجه چیست؟ اینکه کارخانهها موظفند و گریزی از این مسأله ندارند که شیر خامی که وارد کارخانهشان میشود شیر کیفی با درجه سلامت بالا باشد. بنابراین، این وسط شیرهای غیرکیفی که به کارخانهها ورود پیدا نمیکنند سر از برخی ماستبندیها و لبنیاتیهای صنفی یا سنتی در میآورند. عموم باورهایی هم که شما درباره لبنیات میشنوید مثل وایتکس و روغن پالم، از همین نوع مغازههای لبنیاتی در میآید.»
به گفته سخنگوی انجمن لبنیات ایران، سازمان غذاودارو از محصولات لبنی و دامپزشکی از شیر خام، هر روز نمونهگیری میکند در حالی که این اتفاق در مورد لبنیاتیهای صنفی اتفاق نمیافتد و مسئولیت آن بر عهده دانشگاههای علومپزشکی است. در حالی که آنها بودجه کافی برای نمونهگیری ندارند و معمولا هرازگاهی این کار انجام میشود.
شما یک قطره وایتکس در شیر بریزید، اصلا نمیتوانید از کنارش رد شوید چه برسد به اینکه آن را بنوشید. در مورد شیرهای برگشتی هم باور اشتباهی است اگر تصور کنید کارخانهدار تاریخ شیرها را تغییر میدهد و دوباره به بازار عرضه میکند! چراکه مثلا او بهازای فروش هر بطری شیر باید مالیات بدهد برای همین در چنین وضعیتی، به نفعش است که شیرها را امحا کند.
با همه اینها رسانهها و فضای مجازی یکی از معضلاتی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند اساسا فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی در پذیرش باورهای غلط نقش بسزایی ایفا میکند. بنیطبا نیز با گلایه از صداوسیما در اینباره به «شهروند» میگوید: «میپرسید آگاهی مصرفکننده؟ وظایف حاکمیتی در این موضوع طبق قانون سوم، چهارم، پنجم و ششم توسعه همین است. در ذیل برنامهها نوشته شده که مثلا وزارت جهادکشاورزی موظف است از محصولات مضر برای افزایش مصرف سرانه شیر در کشور هزینه کند. یعنی از چیپس و پفک و امثالهم مالیات بگیرد و اختصاص دهد به شیر، اما آیا در کشور ما به این موضوع توجه میشود؟ خیر. شورای سیاستگذاری سلامت صداوسیما چه کار کرده است؟ بهجز رادیو و شبکه سلامت که مخاطب و ضریب نفوذی ندارد چه رویداد یا تبلیغ گستردهای را به این موضوع اختصاص داده است؟ هیچ. در حالی که با نامش بودجه میگیرند. در برنامه خندوانه، پزشکی آمده است و میگوید، دوغ قند دارد، بیماران دیابتی نخورند! میخواهم این را بگویم پزشک متخصص تغذیه نیست و کلا شاید ۴ واحد درس تغذیه را پاس کرده باشد. وقتی دوغ میخرید روی شناسنامهاش، میزان قند و همه موادافزودنی دوغ نوشته شده است و دوغ قند ندارد، اما متاسفانه وقتی این حرفهای اشتباه از رسانه ملی پخش میشود، اتفاق جالبی نیست و در ابعاد وسیعتری به شایعات دامن میزند. البته بعد از یک ماه دوندگی، برنامه خندوانه اشتباهش را پذیرفت و یک کلیپ چنددقیقهای پخش کرد که یک کارشناس دیگر توضیح داد که دوغ قند ندارد.»
در این بحث بنیطبا به نکته مهمی اشاره میکند. واقعیت این است که به لحاظ تجربی اغلب بینندگان برنامههای آشپزی شبکههای مختلف صداوسیما نیز به این موضوع واقف هستند که، آموزشهای آشپزی بیشتر روغنمحور است تا مثلا لبنیاتمحور. بنیطبا هم معتقد است که برنامه آشپزی به این دلیل که پولساز هستند و اسپانسر دارند طبیعتا اولویتش، سلامتی نیست. حالا اگر یک اشارهای هم وسط برنامه بکنند معمولا کوتاه و گذراست که به نوعی میتوان گفت فقط یک رفع تکلیف است.
نکته دیگری که در این بحث وجود دارد این است که نهتنها صداوسیما بلکه صاحبان صنایع نیز در موضوع فرهنگسازی سلامت مقصر هستند. آنها گامهای مؤثری برای آگاهی مصرفکننده برنداشتند در حالی که حجم تبلیغات در همه فضاها اعم از تلویزیون، فضای مجازی، بیلبوردهای شهری بسیار زیاد است اما میبینیم که بخش زیادی از تبلیغات در محتوای خود جنبه سلامتمحور را در نظر نگرفتهاند. این انتقادی است که نهتنها به تولیدکنندگان و صاحبان کارخانهها میتوان وارد کرد بلکه در خصوص موضوع مصرف لبنیات نیز میتوان به اتحادیه لبنیات این انتقاد را داشت. بنیطبا در این باره به «شهروند» میگوید: «من این انتقاد را میپذیرم و داریم تلاش میکنیم یک تحولی اتفاق بیفتد.» او در پاسخ به این سؤال خبرنگار «شهروند» که چرا این اتفاق تا بهحال نیفتاده و اتحادیه لبنیات، به موضوع مهم تبلیغات ورود جدی نکرده است؟ میگوید: «به این دلیل که مدیران تبلیغات ما نگاه سلامتمحور ندارند. این در حالی است که محتوای بخش بازرگانی صداوسیما نیز فقط آگهیمحور است نه آگاهیمحور.»
در برنامه خندوانه، پزشکی آمده است و میگوید، دوغ قند دارد، بیماران دیابتی نخورند! میخواهم این را بگویم پزشک متخصص تغذیه نیست و کلا شاید ۴ واحد درس تغذیه را پاس کرده باشد. وقتی دوغ میخرید روی شناسنامهاش، میزان قند و همه موادافزودنی دوغ نوشته شده است و دوغ قند ندارد، اما متاسفانه وقتی این حرفهای اشتباه از رسانه ملی پخش میشود، اتفاق جالبی نیست و در ابعاد وسیعتری به شایعات دامن میزند.
نهتنها صداوسیما بلکه صاحبان صنایع نیز در موضوع فرهنگسازی سلامت مقصر هستند. آنها گامهای مؤثری برای آگاهی مصرفکننده برنداشتند در حالی که حجم تبلیغات در همه فضاها اعم از تلویزیون، فضای مجازی، بیلبوردهای شهری بسیار زیاد است اما میبینیم که بخش زیادی از تبلیغات در محتوای خود جنبه سلامتمحور را در نظر نگرفتهاند
سیری شکمی داریم سیری سلولی نه!
دو نوع سیری وجود دارد، یک مدل سیری شکمی و مدل دیگر سیری سلولی است. سیری شکمی با روغن و نان امثال اینها برطرف میشود برای همین هم مصرف روغن یا شکر و قند در کشور ما بالاست. در این نوع تغذیه شکمتان سیر میشود نه سلولهایتان. این فرهنگ و سبکزندگی اشتباهی است، که بنیطبا با اشاره به آن میگوید: «امروز در اغلب خانوادهها حاکم است و میبینیم اولویت خرید مردم روغن، قند و شکر است ولی به احتمال زیاد شیر را کمتر میخرند. حتی بین محصولات لبنی هم اگر بخواهند محصولی را انتخاب کنند اولویت با پنیر است، بعد ماست و بعد شیر. در حالی که به لحاظ کیفی و سلامتی شما باید اول شیر بخری، بعد ماست و بعد پنیر.» از طرف دیگر وقتی این موضوع مطرح میشود بهراحتی از سرانه مصرف نوشابه گازدار در ایران میتوان دریافت که آمار مصرف تقریبا برابر با مصرف نوشابه در ایالات متحده است. یعنی ۸۰ میلیون جمعیت ایران در برابر ۳۶۰ میلیون جمعیت این کشور؛ مصرف نوشابهشان بالاست. این در حالی است که قیمت نوشابه در بازار نیز صددرصد افزایش داشته است یعنی بیش از محصولات لبنی. ولی مشتری برای آن پول میدهد. بنیطبا در اینباره میگوید: «چون نوشابه قند دارد. این همان سیری شکمی است که دربارهاش صحبت کردیم.»
با همه اینها به این موضوع میرسیم که بخش زیادی از شایعات و باورهای غلطی که در جامعه درباره کیفیت موادغذایی مطرح میشود درواقع زاییده سیکل و چرخهای ناهماهنگ است. اگرچه گاهی اوقات این نوع شایعات ممکن است در پی خبط و خطاهای یک واحد تولیدی یا صنعتی نیز باشد اما مشکل اصلی که منجر به باورهای غلط میشود قضاوتهای اشتباه خودِ مردم است. مثلا بچهای است که به لاکتوز حساس است، در مدرسیه شیر خورده است و حالش بد میشود. خب چه اتفاقی میافتد؟
همکلاسیها که این موضوع را نمیدانند، فکر میکنند شیر خراب بوده در حالی که موضوع این است که عدهای به لاکتوز حساسیت دارند و باید شیر بدون لاکتوز بخورند، اما میبینیم همین قضاوت اشتباه باعث بهوجود آمدن شایعات میشود. بنیطبا با توضیح این موضوع به «شهروند» میگوید: «ماجرای پالم را یادتان است؟ یک دورهای چه سروصدایی به راه افتاد و شایعه روغنهای پالمدار مردم را نگران کرده بود. در حالی که روغن پالم، ماده غذایی مضری نیست و درهمهجای دنیا استفاده میشود منتها مسأله بر سر استانداردهاست. درواقع همه مواد غذایی که در اطرافتان میبینید روغن پالم دارند. حتی همین نوتلای خوشمزهای که طرفداران زیادی هم دارد، پالم دارد و به همین دلیل است که مقداری گس است و وقتی میخورید زبانتان به سقف دهان میچسبد. این بهخاطر همان روغن پالمی است که نوتلا دارد. در حالی که اساسا شایعه به این دلیل به راه افتاد که در آن مقطع، سیاست این بود که قیمت را پایین بیاورند و بعدش هم که این موضوع خیلی جدی شد همه آمدند و ماجرا را توجیه کردند. بعد هم وزیر بهداشت وقت گفت این موضوع اشتباه است، اما در واقعیت میبینیم که این باور و حساسیت نسبت به وجود پالمِ روغنهای خوراکی، در ذهن مردم شکل گرفت.»
امروز در اغلب خانوادهها حاکم است و میبینیم اولویت خرید مردم روغن، قند و شکر است ولی به احتمال زیاد شیر را کمتر میخرند. حتی بین محصولات لبنی هم اگر بخواهند محصولی را انتخاب کنند اولویت با پنیر است، بعد ماست و بعد شیر. در حالی که به لحاظ کیفی و سلامتی شما باید اول شیر بخری، بعد ماست و بعد پنیر.
کرهای که کره نیست!
همه این اتفاقات در حالی رقم میخورد که از طرفی یک سری از واقعیتها، بهصورت عمدی پنهان شوند اما دربارهشان اطلاعرسانی هم انجام نمیشود. درست مثل کره گیاهی که کره نیست! «کرههای گیاهی، مارگارین هستند نه کره، اما فقط برای اینکه در ذهن مصرفکننده تاثیر بگذارد اسمش را گذاشتند کره. در حالی که حتی رنگش هم زرد نیست و با اسانس و رنگ خوراکی رنگش میکنند که شبیه کره حیوانی شود اما در واقع آنها، همان روغن نباتی است که شما میخورید.» اینها را بنیطبا میگوید و در این باره میافزاید: «حتی چنین موضوعاتی هم میتواند در موضوع باورهای غلط و شایعات نقش داشته باشند.»
سخنگوی اتحادیه لبنیات در پاسخ به این سؤال که اگر کره گیاهی کره نیست پس چرا روی بستهبندی کارخانهها به جای مارگارین نوشته شده است «کره» توضیح میدهد: «این اشتباهی است که حتی در موردش ما چندین بار به فرهنگستان زبان و ادبفارسی نیز اعتراض کردیم و گفتیم که مارگارین، کره نیست. میلارین هم خامه نیست، خامه گیاهی است همانی که در خامه قنادی استفاده میشود. منتها چون سودش در این است اسمش را گذاشتند کره گیاهی. در نتیجه کره گیاهی، کره نیست و همه جای دنیا میگویند مارگارین. با اینحال پالم و کره گیاهی ماده مضری نیستند و در همه کشورها نیز استفاده میشوند. منتها مسأله سر استانداردهاست. مثلا در کشور ما استفاده از روغن گیاهی در محصولات لبنی ممنوع است اما در کشور عراق ممنوع نیست. به همین دلیل روغن گیاهی در محصولات صادراتی بنابر سفارش مقصد، استفاده میشود، اما در مورد بستنی این ممنوعیت وجود ندارد و همه کشورهای دنیا و ایران برای تولید بستنی از روغن پالم استفاده میکنند.»
مارگارین، کره نیست. میلارین هم خامه نیست، خامه گیاهی است همانی که در خامه قنادی استفاده میشود. منتها چون سودش در این است اسمش را گذاشتند کره گیاهی.
صنعت موادغذایی، انسانهای بامعرفت و باوجدان لازم دارد
با اینحال ابوالفتح نیکنام، نماینده اسبق مجلس و کارشناس امنیت غذایی در رابطه با فرآیند امحای محصولات تاریخ مصرفگذشته در کارخانهها، معتقد است که با همه پروتکلها، باز هم موضوع حضور انسانهای بامعرفت در تولیدیهای موادغذایی مهمتر از هر شاخصه دیگری است و در اینباره به «شهروند» توضیح میدهد: «صنعت غذا، یک ویژگی دارد. آن هم این است که از طرف وزارت بهداشتودرمان، شاخه غذا و دارو، یک نماینده و ناظر شناسایی میشود و بعد از اینکه مورد تایید قرار گرفت به صنعت غذا معرفی میشود. در حقیقت این فرد که در این صنعت بهعنوان مهندس ناظر فعالیت میکند، هم مهندس تولید فلان کارخانه است و هم بهعنوان نماینده وزارت بهداشتودرمان که او را بهعنوان ناظر معرفی و تایید کرده جوابگو است.
بنابراین اگر او کوچکترین خلافی را که در کارخانههای تولیدی ببیند تکلیف دارد که به وزارت بهداشت گزارش کند، اما باید گفت از بدحادثه این اتفاق گاهی اوقات نمیافتد و ممکن است که برخی از آنها با مدیریت کارخانه که حقوقش را میپردازد، همراه شود. اگر مدیرکارخانه فردی باشد که بخواهد چنین سوءاستفادههایی کند، این افراد هستند که باید باوجدان باشند و اجازه ندهند تخلفی در حوزه غذا که با جانوسلامتی مردم سروکار دارد، بیفتد.
به هرحال شما همین الان چند بطری شیر از کارخانههای مختلف را کنار یکدیگر بگذارید و هرکدام را مزهمزه کنید، متوجه میشوید که طعم شیرها با هم فرق میکند. این تفاوت طعمها به خاطر میزان و نوع چربی و میزان آبی که به آن اضافه شده، است. بنابراین در نهایت باید گفت ما باید خودمان را به خدا بسپاریم و از او بخواهیم افرادی که بر مسند نظارت بر چنین حوزهای نشستند حق مطلب را ادا کنند و افرادی هم که به این صنعت وارد میشوند انسانهای شریفی باشند. فقط همین را میشود گفت.»
الان چند بطری شیر از کارخانههای مختلف را کنار یکدیگر بگذارید و هرکدام را مزهمزه کنید، متوجه میشوید که طعم شیرها با هم فرق میکند. این تفاوت طعمها به خاطر میزان و نوع چربی و میزان آبی که به آن اضافه شده، است
/شهروند